سخنرانی رئیس انجمن آمار در مراسم افتتاحیۀ دوازدهمین سمینار احتمال و فرایندهای تصادفی
امسال با قبول زحمت همکاران بسیار گرامی گروه آمار دانشگاه سمنان، دوازدهمین سمینار احتمال و فرایندهای تصادفی به میمنت و مبارکی در فضای گرم و صمیمی دانشگاه سمنان برگزار میشود. جا دارد از همهْ مسئولان دانشگاه در ردههای مختلف که به برگزاری شکوهمند این سمینار یاری کردهاند، از طرف خود و انجمن آمار ایران تشکر و قدردانی کنم.
به این ترتیب، با توجه به دوسالانه بودن این سلسله سمینارها، از برگزاری نخستین آن عملاًً ۲۵ سال می گذرد. در ادامه با توجه به توضیحات مختصری که دربارهْ اهمیت موضوع احتمال و فرایندهای تصادفی به عرض خواهم رساند، بهگمانم روشن میشود که مساعی انجمن آمار ایران در راهاندازی این رشته سمینارهای ثابت دوسالانه، تدبیری ارزنده بوده ولی وضعیت جاری احتمال و فرایندهای تصادفی در کشور نیاز به تلاش برای ترمیم جایگاه آن دارد.
شاید بیمناسبت نباشد که نظر دانیل برنولی (1700-1782 ) در خصوص اهمیت علم احتمال را در اینجا نقل کنیم:
"نظریهْ شریف فن حدس زدن، امروزه نادیده یا دستکم گرفته شده است. بااینحال، این علم به حل بسیاری از مسائل در قلمرو اخلاقیات یا سیاست یاری میرساند، حداکثر بهره را از کنشهای انسانی بیرون میکشد و رهنمون آنها از طریق آیندهنگری است."[1]
لازم به ذکر است که کتاب "فن حدس زدن"[2] نوشتهْ یاکوب برنولی (1654- 1705) اولین کتاب منسجم در نظریهْ احتمال است که هشت سال پس از درگذشت او توسط برادرزادهاش نیکولاس برنولی در سال 1713 منتشر شده است. این توصیف دانیل برنولی در مورد نظریهْ احتمال درواقع نقطۀعطفی در تاریخ احتمال است و به معنایی بازهْ حضور مفاهیم احتمال در ذهن بشر را به دو جزء تفکیک میکند:
دورهْ اول، که اگر برخی پژوهشها در مورد غریزی بودن مفهوم احتمال را بپذیریم[3]، درواقع با خود انسان آغاز میشود؛ و دورهْ دوم که از شکوفا شدن نظریههای بدوی احتمال مقدم بر قرن هفدهم شروع و تا به امروز ادامه داشته است.
بدیهی است که مانند دیگر شاخههای علم، احتمال نیز با آغاز انقلاب علمی در قرن هفدهم با سرعتی شگفتانگیز به پیشرفت خود ادامه داده است. شاهد مثال بازهم وضعیت احتمال در زمان همین برنولیها و جایگاه امروز آن است. برای آنکه میزان پیشرفت نظریهْ احتمال را از قرن هفدهم تا به امروز توصیف کنیم، این نکته شاید کافی باشد که با وجود طرح و حل ناقص برخی مسائل مقدماتی احتمال از قرن چهاردهم به بعد، تثبیت خود اصطلاح پروببلیته[4] یا پروببلیتی[5] تا قرن هجدهم به طول انجامید. در حالی که حوزهْ نظریهْ مقدماتی احتمال که در ابتدای امر و اوج گرفتن توجه به مسائل احتمال ( مکاتبات پاسکال و فرما) محدود به مسئلهْ پاکباختگی قمارباز و تسهیم سهم بازیکنان از گرو در یک بازی نیمهتماممانده بود، امروزه به گواهی ردهبندی موضوعی انجمن ریاضی امریکا[6]، نظریهْ احتمال و فرایندهای تصادفی بیش از61 شاخهْ اصلی و فرعی دارد. به عنوان مثال، "نظریهْ صف" با کاربردهای گستردهاش در بسیاری از حوزههای فنی و مهندسی دارای کد 60K25 است. با وجود آشنایی همهْ پژوهشگران در شاخههای علوم ریاضی با این نظام ردهبندی، شاید خالی از فایده نباشد که دربارهْ خود این ردهبندی موضوعی اندکی تأمل شود.
علم ریاضیات که روزگاری به عنوان علم "عدد، شکل، و اندازه" تعریف میشد (هندسه معرب اندازه است)، بر اثر رشد سرسامآور، غیرقابل تعریف شد و بهناچار انجمن ریاضی امریکا، برای تعیین حدود و ثغور این علم، و تفکیک تخصصها، مجموعهْ همهْ موضوعات و روشهایی را که میشد آنها را ریاضیات تلقی کرد، ردهبندی کرد. دقیق شدن در این کار و نحوهْ این ردهبندی خود میتواند در درک ماهیت ریاضیات جالبتوجه و آموزنده باشد. به هر صورت فهرست مربوط به MSC2010 ، شامل همهْ ردهها و ردههای فرعی به 46 صفحه سرمیزند. هر رده شمارهای دارد که از 00 شروع و به 97 ختم میشود. میدانیم که کد ردهْ احتمال ۶۰ و کد آمار ۶۲ است. شمارهْ 61 خالی است؛ چرا؟ خود نکتهْ جالبی است. حضور رشتهْ احتمال تنها به موارد برشمرده ذیل کد 60 محدود نمیشود و در جایجای این فهرست طولانی ردهبندی موضوعی، احتمال بازهم حضور خود را اعلام میکند. مثلاً در همان ابتدا در کد 03 با عنوان "جنبههای فلسفی منطق و مبانی"، به شاخهْ "احتمال و منطق استقرایی" با کد 03B48 برمیخوریم، یا در ذیل شاخهْ "ترکیبیات شمارشی برای شمارش در نظریهْ گراف"، شاخهْ فرعی 11Kxx را میبینیم. به طور کلی واژهْ احتمال و احتمالاتی 21 بار در ذیل سایر شاخههای ریاضیات تکرار میشوند که شاید مهمترین این موارد، کاربرد روشهای احتمالاتی در زمینههای مختلف باشد که امروزه حتی به فلسفهْ ریاضی[7] هم ورود پیدا کرده است. اینها همه شاهدی بر مدعا و حاکی از میزان پیشرفت احتمال و فرایندهای تصادفی طی یکی دو قرن اخیر است.
حال با این اطلاعات میتوانیم به طور اجمالی به ارزیابی جایگاه احتمال و فرایندهای تصادفی در کشور خود بپردازیم. برای این ارزیابی شمارهْ اولیه[8] مقالههایی که در "جیرس" یا "پژوهشنامهْ انجمن آمار ایران" طی سالهای2011 تا به امروز به چاپ رسیدهاند، شمارش شدند. البته این مجله از سال 2002 منتشر میشود اما از سال 2011 است که کدگذاری مقالهها بر اساس ردهبندی موضوعی انجمن ریاضی امریکا انجام شده است. در این بررسی ملاحظه شد که از بین 121مقالهْ چاپ شده در این دوره تنها 18مقاله کد اولیهْ 60 خوردهاند. 7 تا از این مقالهها نویسندهْ خارجی دارند، 6 تا کد 60E05 با عنوان "نظریهْ توزیعها" دارند. (لازم به ذکر است که اکثریت 7 مقالهْ با نویسندگان خارجی هم در نظریهْ توزیهاست). اگر بشود این مقالهها را نمونهای (هرچند نه شاید نمونهْ تمامنما) از موضوعات مورد تحقیق در احتمال و آمار در کشور دانست، سهم احتمال و فرایندهای تصادفی در تحقیقات پژوهشگران داخلی در علوم آماری در زمینهْ احتمال و فرایندهای تصادفی تا اندازهای مشخص میشود.(حدود 10 درصد). اینجاست که به نکتهْ اصلی این بحث میرسیم: نظریهْ احتمال و فرایندهای تصادفی، همراه با کاربرد آنها، با وجود پایهای بودن آن برای بسیاری از رشتههای علمی و از جمله آمار، در کشور ما مغفول مانده است. یافتن علل این اتفاق شاید نیاز به بررسی بیشتر داشته باشد؛ اما چند دلیل بهظاهر آشکار را میتوان در اینجا بهاجمال ذکر کرد:
- معدود بودن تعداد فارغالتحصیلان احتمال و فرایندهای تصادفی محض که با اتمام تحصیلات در خارج به کشور بازگشتند و تدریس درسهای احتمال و فرایندهای تصادفی در دورههای تحصیلات تکمیلی را به عهده گرفتند و سرپرستی پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکترا را پذیرفتند؛
- "نامقبول" برشمردن جنبههای محض تخصصها و تبلیغ کارهای "کاربردی" صرفنظر از کاربردی بودن واقعی آنها و گاهی ارتباط تصنعی آنها با حرفه و فن و صنعت و خدمات در کشور؛
- غلبهْ کمیتگرایی بر کیفیتگرایی به طور عام؛
- سوق یافتن ناخواستهْ اعضای هیئت علمی به تولید مقالات زودبازده با توجه به مقررات ارتقای دانشگاهی؛
- متحدالشکل بودن همهْ گروههای آمار در کشور و ثابت بودن برنامهها به طوری که به نظریهْ احتمال صرفاً به عنوان یک درس سرویسی و متأسفانه "باری به هر جهت" نگریسته میشود و نه شاخهای مهم از ریاضیات که صرفنظر از در خدمت آمار بودن، برای خود حق حیات دارد و دارای انواع کاربردها در مجموعهای عظیم از رشتههای علمی، فنی و مهندسی، فلسفه، و ... است؛
- بسته بودن دست گروههای آمار، و چه بسا ریاضی، به دلایل مختف و اغلب ناشی از موارد برشمرده در بالا برای تأسیس دستکم مراکز پژوهشی برای تحقیق در جنبههای نظری احتمال و فرایندهای تصادفی؛
- اصل دانستن پژوهش با هر کیفتی در دانشگاهها در حالی که آموزش حوزهْ بسیار بسیار وسیعتری را در قیاس با پژوهش از نظر تحت شمول قرار دادن تعداد خیلی بیشتری از دانشجویان دیگر رشتهها و تنوع کاربرد دارد، و ... .
حفظ ماهیت "احتمالاتی" و "فرایندی" این رشته از سمینارها ، قدمی کوچک در ماندگاری با کیفیت این شاخۀ علمی در کشور است؛ اما ارتقای جایگاه و تبدیل آن به موضوع تحقیق و آموزش شایسته، نیاز به توجه بیشتری دارد که امید است علاقهمندان این موضوع و متولیان برنامهریزی درسی درصدد چارهای باشند. بدیهی است که انجمن آمار ایران بهجد آمادۀ همکاری در این خصوص است.
در پایان جا دارد از سخنرانان وشرکتکنندگان که با حضور خود موجب برپایی و پرباری این همایش شدهاند، تشکر و قدردانی کرده توفیق همگان را از خداوند دانا مسئلت نمایم.
[1] Specimen theoriae novae de mensura sortis (Exposition of a New Theory on the Measurement of Risk(
[2] Ars Conjectandi (Latin for "The Art of Conjecturing")
[3] S. Denison, C. Reed, and F. Xu, “The emergence of probabilistic reasoning
in very young infants: evidence from 4.5- and 6-month-olds,” Developmental
Psychology 49 (2013): 243–49; similar in F. Xu and V. Garcia,“Intuitive
statistics by 8-month-old infants,” Proceedings of the National Academy of Science
of the U.S.A. 105 (2008): 5012–15; C. A. Lawson and D. H. Rakison, “Expectations
about single event probabilities in the first year of life: the influence of
perceptual and statistical information,” Infancy (2013), doi: 10.1111/infa.12014.
[4] probabilité
[5] Probability
[6] Mathematics Subject Classification
[7] James Rober Brown, Philosophy of Mathematics: An Introduction to the World of Proofs and Pictures, Taylor & Francis Ltd. 1999.
[8] Primary code
|